دریای بی باک

دریاییم و نیست باکم از طوفان/ دریا همه عمر خوابش آشفته است

دریای بی باک

دریاییم و نیست باکم از طوفان/ دریا همه عمر خوابش آشفته است

سیاهی تصویر یا تصاویر سیاه؟!

ماندگاری تصاویر به خودی خود نمی‏تواند تداعی کننده‏ی امر نیکویی باشد، چرا که تصاویر بسیار دلخراشی از آتلیه‏های خصوصی و غیر خصوصی جهان بیرون آمده است، که در حافظه‏ی جهانیان با چنان سیاهی ثبت شده‏اند که با دیدن دوباره و چند باره‏ی آن‏ها نیز، همچنان بعض است که بر گلو سنگینی می‏کند و راه خود را از چشم پیدا می‏کند.   

                                                                                                                  

 

پ . ن: آمریکا و اعدام سیاهان به وسیله سفیدان 

 این عکس در سال ۱۹۳۰ گرفته شده است و صحنه اعدام غیرقانونی دو سیاه متهم به جنایت را که اصطلاحا «لینچ» نامیده می‌شد، نشان می‌دهد. این دو نفر به وسیله انبوهی از مردم از زندان ایالتی، غیرقانونی و به زور بیرون آورده شدند و پس از شکنجه به دار آویخته شدند. چهره‌های بی تناسب شاد مردم، منقلب کننده است.

Brain Drain

قلم‏ فرسایی در باب مقولات تکراری که روز به روز بر آثار و پیامدهای آن افزوده می‏شود و درمانی برای آن تدارک دیده نمی‏شود، نه‏تنها خسته کننده، که عذاب‏آور است و نمونه بارز این نوع نوشته‏ها در میان مجلات و وبلاگ‏های فارسی، پدیده‏ی فرار مغزهاست که هم خود فرار مغزها، و هم نوشتن در این مورد را به امر مسلطی در فضای روشنفکری ایران تبدیل کرده است.
البته این‏جا به ریشه‏یابی و یا ارائه‏ی راهکار در این مورد پرداخته نمی‏شود، چون هم از حوصله‏ی این نوشته‏ی کوتاه بیرون است، هم اینکه صلاحیت چنین کاری را در خود نمی‏بینم.
اما چیزی که وادار به نوشتنم کرد آماری بود که چند روز پیش سایت خبر آنلاین به نقل از صندوق بین‏المللی پول ارائه کرده و رتبه‏‏ی اولی ایران در میان 91 کشور توسعه یافته و در حال توسعه بود؛ و اینکه در این چند ساله شاهد رفتن بسیاری، و یا اظهار تاسف از نرفتن بسیاری دیگر بوده‏ام.
این امر بسیار نگران کننده و آینده‏ی مبهمی را پیش‏روی کشور قرار می‏دهد و نمی‏دانم برای شخص خودم به کجا ختم می‏شود، به رفتن و یا نرفتن، و این است مسئله!
 

پ . ن: فرارهای دیگری در راه است، و این بار فرار دست‏های ماهر.  

 

پ .ن بی‏ربط!: یکی نیست به این‏ها بگوید بنشینید سر جای‏تان.