دریای بی باک

دریاییم و نیست باکم از طوفان/ دریا همه عمر خوابش آشفته است

دریای بی باک

دریاییم و نیست باکم از طوفان/ دریا همه عمر خوابش آشفته است

خرداد ۱۳۸۹

رمقی نیست برای نوشتن 

بعد از اعدام های اخیر هم وطنانمان خبر های نگران کننده ای از اعتصاب غذای جعفر پناهی، کارکردان خوب و متعهد کشورمان، به گوش می رسد و البته هزاران خبر دیگر از این دست که برای من به شخصه بی رمقی مفرطی را در زندگی به همراه آورده و با عرض شرمندگی باید بگویم که فعلا نمی توانم به طور کامل دوستان را همراهی کنم.

مدتی این مثنوی تاخیر شد         مهلتی بایست تا خون شیر شد 

 


 

 تولید علم!؟

چند مدتی است علی رغم حال و هوایی که دارم و بی حوصلگی شدیدی که برای انجام کارها در من به وجود آمده، مشغول تهیه و نوشتن پروپوزالم هستم، اما در این میان نکته ای که ذهنم را به خودش مشغول کرده نه خود پروپوزال که حواشی آن است.

نفس هر کار علمی- پژوهشی، مطالعه ی حتی الامکان یکی دو ماهه درباره ی آن موضوع است تا اینکه برای شخص پژوهشگر روشن شود که دنبال چه می گردد، اما ظاهراً قضیه این جا یک جور دیگر است.اساتید گرامی از ما می خواهند که ۱۰ روزه ( هرچند الان ۱۰ روز از ضرب الاجل ۱۰ روزه می گذرد!) پروپوزال را نوشته و تحویل دهیم!

نکته ی دیگر، دلسوزی! دوستان در باب انتخاب موضوع و نوشتن پروپوزال است. راهنمای می کنند که موضوع ساده باشد تا بتوانی بدون دردسر جمع و جورش کنی و اینکه اگر می خواهی در ۴ ترم تمام بکنی و به کارهای اصلی تر! بپردازی، باید تمام سعی خود را بر این بگذاری که امر مقدس و البته نباید از حق گذشت، شیرین ِ copy-paste را فراموش ننمایی!

پ . ن ۱: با خود می اندیشم که مگر کردان، وحید دستجردی، دانشجو و رحیمی، بزرگ شده ی همین فرهنگ علمی حاکم نمی باشند؟! پس این همه خورده گرفتن از آنان برای چه است؟

پ . ن ۲: به هیچ روی قصدم تصدیق کار آقایان و خانم نامبرده در بالا نیست، مشکل من با همین فرهنگ علمی غلط حاکم بر جامعه است که علم را به سخره گرفته است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد