دریای بی باک

دریاییم و نیست باکم از طوفان/ دریا همه عمر خوابش آشفته است

دریای بی باک

دریاییم و نیست باکم از طوفان/ دریا همه عمر خوابش آشفته است

کتابت را جا بگذار!

دلبستگی به وسایل شخصی، جزیی جدایی ناپذیر و مشترک است میان آدمیان، و دیگر تفاوت ها از آنجا ناشی می شود که هر کسی به یک وسیله ی خاص دلبستگی دارد، و من از این میان، کتابهایم را انتخاب می کنم و روی آنها تعصب خاصی دارم و حتی المکان به افراد امانت گیرنده ی کتابها نیز تذکر خواهم داد در مراعات حال کتاب را کردن!
اما امشب در حین وبگردی(این واژه، ناجور با واژه ی ولگردی مترادف است!)، به مطلب بسیار بسیار جالبی(البته از نظر خودم) برخوردم که من را به فکر واداشت.
اما قضیه از این قرار است که ظاهرا مدتی است در ممالک فرنگی رسمی باب شده(اصل خبر را اینجا بخوانید) بدین صورت که، افرادی که کتابی را خریده و خوانده اند، کتاب را دریک مکان عمومی به جا می گذارند و در صفحات اولیه کتاب نیز نوشته ی کوتاهی می نویسند مبنی بر اینکه عمدا کتاب را در آن مکان به جا گذاشته اند که دیگران هم استفاده کنند و بعد از خواندن، آنها هم کتاب را در یک مکان عمومی دیگر بگذارند تا دیگران هم استفاده کنند و این دور به این شکل ادامه پیدا کند.
ایده ای است بسیار  ناب و جالب، اما نمیدانم دل کندن از کتابی که با عشق و علاقه خریده ای(این هم در نظر داشته باشید که بحث مالی هم گهگاهی با مقوله ی عشق مخلوط می شود) چقدر می تواند آسان باشد یا اصلا می تواند آسان باشد. من که امیدوارم بتوانیم این ایده را هم در مملکت خودمان عملی کنیم تا کمکی به فرهنگ کتابخوانی در ایران کرده باشیم.

پ . ن مهم: این جا هم می تواند بین علما اختلاف افتد که چه کتابهایی را ما باید به جا بگذاریم، تاریخ تمدن ویل دورانت، پوپر و جامعه باز و دشمنانش، دیوان شمس تبریزی، توتالیتاریسم هانا آرنت، یا قورباغه را قورت بده ی برایان تریسی و یا اصلا کتاب های جذاب، پر طرفدار و پر تیراژ طالع بینی!
نظرات 22 + ارسال نظر
وبساز شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 02:51 ق.ظ http://www.2websaz.co.cc

سلام چهار حرف داره عشق سه حرف داره گل دو حرف داره اما تو حرف نداری

جاده ی زندگی نباید صاف و مستقیم باشد و گرنه خوابمان می گیرد دست اندازها نعمتند
میدونی؟ اگه صخره و سنگ تو مسیر رودخونه نباشند صدای آب اصلا قشنگ نیست.......

راز موفقیت را نمیدانم اما راز شکست در راضی نگه داشتن همگان است

اگه غمگین بودی واحتیاج به درد دل داشتی خبرم کن.بهت قول نمیدم بخندونمت ولی این قول رومیدم که باهات گریه کنم

یک نفر . . .
یک جایی . . .
یک وقتی . . .
تموم رویاش . . .
لبخند تو بودی . . .
پس یک جایی . . .
یک وقتی . . .
با یک لبخند یادش کن

وبساز ابزار وب نویسان جوان
جدیدترین کذهای موزیک

admin شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 03:08 ق.ظ http://www.bahalmusic.blogtaz.com/

سلام...وبلاگ خیلی خوبی داری...اگه موافقی با هم تبادل لینک کنیم...اگه خواستی منو به اسم ( دانلود موزیک های ایرانی ) لینک کن...بعد خبرم کن تا با اون اسمی که میخوای لینکت کنم
مرسی

هیس شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 03:12 ق.ظ http://l-liss.blogsky.com

من هم دل نمیکنم به این آسانی ها

نجیبه محبی شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 02:00 ب.ظ

سلام

خوب کتاب برای بعضی از آدمها حکمش مثل لباس است ، کسی که علاقه وافری دارد لباسهای متنوعی داشته باشه و با آن خودش را از دیگران متمایز کند ، نمی تواند لباسهایش را به این راحتی ببخشد ، بعید می دانم چنین جنبشی اینجا پا بگیرد وقتی روشنفکری پز است .

میله بدون پرچم شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 03:50 ب.ظ http://hosseinkarlos.blogsky.com

سلام دوست عزیز
درست است که تئوریتیکال این عمل ممکن است به افزایش سرانه کتابخوانی منجر شود ولی در عمل مشکلات زیر به نظر می رسد:
1- همین تیراژ نازل و آبرو بر هم کاهش می یابد! و به تبع آن همین شندرغازی که گیر نویسنده و مترجم و... می آید مالیده می شود!!
2- احتمالاٌ این کتاب های سرگردان بیشتر سر از بساط نان خشکی ها و زباله خشک جمع کن ها در می آورد.
3- در نظر داشته باشیم که مشکل درجه چندم مردم ما قیمت کتاب است. به نظر من که قابل صرف نظر است یعنی مشکل ما قیمت نیست.
4- مطالعه هدفمند خوب است یا هر چه پیش آید؟ با این روش میریم به سمت مفت باشه کوفت باشه یا هر چیز دیگر...
5- در راستای حرف خودتان که صحیح هم هست کتابهای ارزشمند در گردش نمی آید. احتمالاٌ کتابهای در پیتی که معمولاٌ از طرف محل کار به ما می دهند سر از این مسیر در می آورد که همین الان هم در همین مسیر است!!!

ممنون از این فرصت.

محمدرضا شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 06:28 ب.ظ http://mamrizzio3.blogspot.com/

سلام
اول از همه جا افتادن فرهنگ کتابخوانی در جامعه است

فرزانه شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:37 ب.ظ http://www.elhrad.blogsky.com

سلام
یک اتفاقی که اونجا افتاده و این نجف زاده ازش گزارش گرفته که نمی تواند الگویی مملکت امام زمان شود !

اینجا کمر ناشران همین طوری هم شکسته اگر نبودن این کتاب های قورباغه و پنیر و کنکوری ... صنعت نشری نمانده بود اصلا

درخت ابدی یکشنبه 4 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:23 ق.ظ http://eternaltree.persianblog.ir

سلام.
اتفاق جالبیه که هیچ وقت این‌جا پیاده نمی‌شه چون فرهنگش وجود نداره. یه نمونه‌ش کتاب اتوبوس و مترو بود که دیدیم چه سرانجامی پیدا کرد.
پ.ن خودت هم واقعا مهمه.
هیوا جان هنوز ما می‌تونیم از این احساس مالکیتمون لذت ببریم

سهیل یکشنبه 4 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:24 ب.ظ http://sora.blogsky.com/

درود
به نظرم کتاب سهم کسیه که بخونه و انبار کردن کتاب کار بیخودیه. خوبه کتاب دست به دست بشه ودست آدمش بیفته.

شور وشعور و شرف دوشنبه 5 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 01:46 ق.ظ http://shoore2.wordpress.com/

اهه انگار شما دوست داری همه را بجرم کتاب خوانی بگیرند ..
مثلن « ایات شیطانی « سلمان رشدی را بگذار توی مترو و اسم و ادرس هم رویش بنویس .. و از خواننده هم تقاضا کن که همین کار را تکرار کند ..

ققنوس خیس دوشنبه 5 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:18 ب.ظ

من هم به شدت به کتابهایم تعصب دارم
و کلن دوس دارم کتابهایی که دوستشان دارم را داشته باشم برای خودم !

مرمر سه‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:12 ق.ظ

سلام هیوا جان.خوبی. همیشه لطف میکنی و به من سر میزنی و ببخشید که دیر به دیر میام.

راستش من اگار باید این رو همه ا بگم... عقده ای بازیه...

دو ماه پیش با دو تا کتاب ارزنده در خصوص مسائل زنان به نشستی دوستانه که معمولا داشتیم رفتم و چون اخرین حضورم در اون جمع بود اخر سرش به گریه و زاری ختم شد.. شب که اومدم خونه فهمیدم که کتابها رو دو دستی در پارک جا گذاشتم..

اولش خیلی ناراحت بودم ولی بعدش گفتم امیدوارم حداقل نفر بعدی که میبینه و برمیداره بدونه که چقدر اون کتابها با ارزشند و لایقشون باشه

حالا میبینم یه مدته این مسئله افتاده سر زبونها که کتاب رو جا بذار... میخوام بگم سر دمدارش من هستما!!

علی سه‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 01:23 ق.ظ http://121alidana.wordpress.com

احمدی نژاد عامل انگلیس هاست
یک کارشناس انگلیسی تاکید کرد: آمریکا مطمئنا و بطور صد در صد در به وجود آوردن حادثه 11 سپتامبر دخالت داشته است.
"پیتر آیر" کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه که تجربه‌ای طولانی در صنعت حمل و نقل هوایی نیز دارد، گفت: شواهد و قرائن زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد حوادث 11 سپتامبر عملیاتی ساختگی و هماهنگ شده میان سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا و اسراییل بوده است.
وی معتقد است: براساس تجارب و تحقیقات موجود در بخش صنعت هوانوردی با قاطعیت می‌توانم بگویم که هیچ هواپیمایی نمی‌تواند با برخورد به ساختمان بزرگ و قویی مثل برج‌های مرکز تجارت جهانی باعث فرو ریختن آنها شود. نوع فرو ریختن برج‌های دوقلو و بویژه تخریب کامل طبقات زیرین آنها نشان می‌دهد که انفجارهای داخلی و در پایه‌های ساختمان‌ها باعث ویرانی کامل آنها شده است، نه برخورد هواپیما به طبقات بالای آنها.
"آیر" افزود: به نظر می‌رسد چیزی شبیه موشک و انفجارهای کنترل شده داخلی دو برج تجارت جهانی را دقیقا در محل استقرار خود فرو ریخته است. از سوی دیگر کوبیدن هواپیماهای مسافری به برج‌های دوقلو آن هم با آن دقت بالا نیاز به خلبان‌های بسیار ماهری دارد در حالی که بر اساس اعلام خود مقامات آمریکایی هواپیماربایان فقط دوره‌های آموزشی کوتاهی را با برخی هواپیماهای کوچک تفریحی دیده بودند.
این کارشناس انگلیسی گفت: من هم معتقدم که باید یک تحقیق کامل و مستقل درباره این حادثه انجام شود اما عمده‌ترین نگرانی موجود این است که چنین تحقیقی تا چه حد می‌تواند به طور مستقل انجام شود. من صد در صد معتقدم که خود آمریکا در پشت این عملیات ساختگی قرار داشته است همانطور که شک و تردیدهای زیادی درباره دیگر حوادث به اصطلاح تروریستی نظیر حمله به ناو "یو اس اس کول"، حادثه بمب‌گذاری در میدان تایمز نیویورک، حادثه تلاش یک جوان نیجریه‌ای برای انفجار هواپیمای آمریکایی بر فراز دیترویت آمریکا و حتی حادثه اخیر غرق شدن یک ناو کره جنوبی وجود دارد.
وی گفت: موضوع اصلی تلاش برای تحقق نظم نوین جهانی مورد نظر آمریکا و تسلط بر مسائل مهم ژئو پولیتک است تا قدرتهای امپریالیستی بتوانند همچنان کنترل منابع طبیعی و بازارهای اقتصادی جهان را در اختیار داشته باشند. این هدف مهم در پشت حوادث بالکان، جنگ کویت، جنگ عراق، افغانستان، غزه، یمن و سومالی نیز قابل مشاهده است.

التیام چهارشنبه 7 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:54 ق.ظ http://jaiibarayeman.blogfa.com/

سلام

رویای قشنگیه ولی تا واقعیت کشور ما فاصله زیادی داره .

موفق باشی

محمد سرابی چهارشنبه 7 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:40 ب.ظ http://www.negarande.ir

یه موقعی تو ایران هم یه سایتی به اسم کتاب مسافر بود که نقشه حرکتاین کتابها رو توش ثبت میکردن .نمیدونم چی شد؟

خب این یعنی تو ایران هم این کار شروع شده.
حقیقتا من بی خبر بودم!

هومن پنج‌شنبه 8 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:00 ب.ظ http://freedom-science.blogfa.com

درود بر تو دوست گرامی
با نوشتاری در مورد {مغالطات} بروزم.
منتظر حضور گرم و دیدگاه با ارزشت هستم.
بدرود
جاوید باد ایران
زنده باد آزادی
نابود باد استبداد(از هر نوع)

مرمر جمعه 9 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 05:26 ب.ظ http://koroshee.blogfa.com

سلام
منم مثه شما کتابام به جونم بستن...
ولی ایده جالبیه
من آپم

زهرا شنبه 10 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:03 ب.ظ http://mosalmanemolhed.blogsky.com/

من که خودم خسیسیم میاد کتاب رو جا بزارم

مرمر شنبه 10 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:07 ب.ظ http://koroshee.blogfa.com

سلام هیوای عزیز
ترجمه خودمه. میدونم خالی از اشکال هم نیست.
ممنون که پیشم اومدی

برزین دوشنبه 12 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:14 ق.ظ http://naiestan.blogsky.com

سلام
این کار به دو دلیل در کشور ما شدنی نیست (حداقل در کوتاه مدت)
1 : صدا و سیما با این کار موافق نیست والا به راحتی آن را جا می انداخت ! . کافی است یک برنامه عمومی در این رابطه ترتیب دهد و مردم زیادی را شهر به شهر جمع کرده و چند دستگاه پراید را جایزه دهد آنوقت خواهی دید که مردم برای این کار چه دست و پایی خواهند شکست ...

2 : اساسا کتابخوان کم داریم و کتابخوانان ما هم ، از ناموسشان بیشتر مراقب کتابهایشان هستند . خود من که یکبار مجبور شدم کتابخانه شخصیم را بفروشم تا مدتی دچار افسزدگی شدم چیزی نمانده بود دست به دامان اعتیاد و مواد مخدر شوم !!

آی سودا شنبه 17 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:30 ب.ظ http://firstwindow.blogsky.com

سلام
فکر می کنم قورباغه ات را قورت بده را باید جا بگذاریم. شاید مشعل راه عده ای بشیم.
چه کار جالبی انجام میدن. منم یک وقتهایی دوس دارم سری کتابهایی را به کتابخونه اهدا کنم. هرچند با جا گذاشتن کمی فرق داره. اما هنوز فرصتی پیدا نکردم.

میله بدون پرچم یکشنبه 18 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 06:39 ب.ظ

سلام
کم پیدایین!
رفتید سربازی؟!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد