در دانشنامه سیاسی داریوش آشوری، ژاکوبنیسم اینگونه معرفی شده: جنبش افراطی در دوران انقلاب فرانسه که با روبسپیر و اعضای (کلوب ژاکوبن) مربوط است. ویژگی آن دنبال کردن هدفهای انقلابی به هر قیمت و پرهیز از هرگونه سازشگری است. برخی از ویژگیهای نوعی ژاکوبنیسم عبارتست از: خوار شمردن خواست اکثریت، هواداری از دیکتاتوری یک گروه پابرجای انقلابی، ایجاد (کمیته های امنیت همگانی) به عنوان نهادهایی برای به کار بردن ترور. در پس این نظر آن نظریه روسو نهفته است که توده ها برای پایان رساندن انقلاب روشن بینی لازم را ندارند.
این خصوصیات برای ما بسیار آشنا به نظر می آید و به روشنی شاهد این نوع برخورد از سوی گروهی مشخص و قدرتمند هستیم که به نظر می رسد با یک رویه ی پراگماتیکی عجیب و حتی با تشبث به ریشه های ملی و برانگیزاندگی حس ناسیونالیستی که در تضاد آشکار با ایدئولوژی این گروه است، به دنبال حفظ ریشه های انقلابی خاصی که فقط خود بدان معتقدند، هستند. در این میان عوامگرایی واپس گرای این حلقه نیز قابل تفسیر است و بسیاری ایده های مختلف این افراد برای بازستاندن مشروعیت و تثبیت آن.